مهمترین چالشی که همواره با آن روبرو هستیم چالش با خودمان است
ما با خود تخیلی خودمان زندگی میکنیم و روزگار میگذرانیم در حالی که انتظار داریم حقیقتی ابدی را برای ما بسازد
ما از خودمان مطابق خیالاتمان و نه حقیقت خودمان ، خودی از خودمان در خیالمان ساختهایم با آن
زندگی میکنیم و نه خود حقیقی که از واقعیت خودمان ساخته شده است
خود خیالی ما معمولا باعث ساخته شدن خود حقیقی ویرانه ما می شود که چون چشم به خود خیالی خودمان داریم لذا از خود واقعی و حقیقی ویرانهای که از خودمان ساختهایم غافل میشویم و چون خود واقعی و حقیقی ما قدرت درک و حضور خدای حقیقی را دارد، لذا ما معمولاً خدایی را حس میکنیم که ساخته شده به وسیله خیال ما ساخته شده و نه خدای متعال .
خود ساخته شده بوسیله خیال ما معمولا پر از اضطرابها ناامیدیها ،کجاندیشیها درباره دیگران، محق جلوه دادن خود و ناحق دانستن دیگران، خیال بافیهای پوچ است ،ویا برعکس بر سر هر چیز حتی محبت و عشق معامله می کند و کلاً خودی کاسبکار و طماع و خودپرست و حق به جانب است و همواره خود راصاحب حق دانسته و غیر از خودش یعنی دیگران را متهم میداند و باید پاسخگو باشند.
ویا برعکس، خودی که به تنهاییِ خودش عادت دارد و عزلت نشینی است و غمگین و غمگینی یکی از ویژگیهایش به شمار میآید. در حالی که غمگینی یکی از راههای دور شدن از تفکر و اندیشه ورزی است و همچنین اندوه مداوم انسان را از حال شکرگزاری خارج مینماید و انسان غمگین، اندوه ماهیتش را میسازد تشکیل میدهد و همواره در یاس و ناامیدی به سر میبرد.
این خود تخیلی ما باورهای ما را هم تحت الشعاع قرار میدهدو آن را تبدیل به باورهایی می کند که با حقایق اعتقادی فاصله بسیار داردو درون ما به گونهای تربیت میشود (با آموزه هایی که از خود تخیلی ما دیده است) که کل دین و خدای ما را باز تعریف میکند
خود تخیلی که حتی در گروهی از مبلغین دینی دین باعث شده که دین خودساخته ذهنی رواج یابد و دین خودساخته ذهنی خود را به عنوان حقیقت دین رواج دهند که در جامعه شاهد نتایج اسفناک آن هستیم.
خدای تخیلی ما .خدای خودساخته ذهنی (که درون ما آن را بجای خدای حقیقی قرار می دهد و حس می کند)هم ساختار وجودیاش دقیقاً مطابق خود تخیلی ماست. لذا این خدای تخیلی در واقع جز اوج ادراک تخیلی ما از یک قدرت مافوق نیست و برای همین ما در تخیل خود عملاً خداها و خدایگانهای بسیاری داریم کهدر لحظه لحظه زندگی خود برای آنها نقش کامل درحد خداوند قادر متعال قائلیم و دلیل آنکه خدا محوری و حقیقت دین و حقیقت ارزشهای الهی و انسانی در زندگی اغلب انسانها، از جمله بسیاری از ما مسلمانان جاری نیست و حتی متشرعین ما ، دلیل آن همین زندگی تخیلی و خود تخیلی ساخته شده برای ما و دین و خدای تخیلی است که ما را خدای متعال و از حقایق انسانی و الهی نموده است.
خود حقیقی ما، روح دمیده شده خداوند طبق آیه ۷۲ سوره یس و جسم تکامل یافته ما طبق آیه ۱۴ سوره مؤمنون میباشد و وجود ما را میسازد. وجودی که لایههای مختلفی دارد ، از لایههای ملکوتی و مثالی گرفته تا لایههای همین جسم که ما میبینیم.
دیدگاه خود را بنویسید