"روح انسان" ناشناخته ای بسیارمهم

روح از جمله ناشناخته های بسیار مهم و کلیدی است که از اهمیت گرانسنگی در رابطه با جهان آفرینش و به ویژه انسان برخوردار است. کلید واژه ای که علیرغم تمام پیشرفت های اعجاب‌آور علم بشری، هنوز ناشناخته مانده و دلیل آن نیز به ماهیت روح باز می گردد که در چهارچوب جهان مادی و ویژگی ها و شناسه های آن قرار نمی گیرد.

کلیدواژه ای که در استمرار لحظه‌به‌لحظه حیات بشری و جان بخشی به انسان و زندگی بخشی به وجود آدمی نقش حیاتی و اصلی را ایفا می نماید و به همین دلیل، شناخت روح و ویژگی ها و شناسه های آن از اهمیت کلیدی برخوردار است. به ویژه آنکه مفهوم زنده بودن انسان با وجود روح معنا و مفهوم می یابد و همان گونه که بعداً توضیح خواهیم داد، نوع و ابعاد و چگونگی تاثیرگذاری انسان بر درون خویش و بر محیط و نیز ارتباط موثر انسان با دیگر انسان ها و اجزای آفرینش نیز به نوع کنش ها و واکنش های روح انسان باز می گردد.

چگونگی استقرار و نقش‌آفرینی روح در بدن انسان:

در آیاتی نظیرآیه29حجر، از دمیده شدن روح در بدن انسان یاد می کند. آن هم بدنی که طبق آیه14مؤمنون مراحل مختلف تکامل خود را طی کرده و در آخرین مرتبه از آماده شدن، از سوی خداوند خلقتی دیگر به آن بخشیده میشود.

به معنای دیگر، پس از طی مراحل آماده شدن جسم انسان،  خداوند مرتبه ای از تکامل را به جسم انسان می بخشد که در آیه 14 مومنون از واژه "خلقتی" دیگر از آن یاد شده که نشان از آن دارد که پیکر و وجود انسان از ظرفیت ها و ابعاد و ویژگی های خاص برخوردار است که دیگر موجودات فاقد آن هستند. 

 ظرفیت ها و ابعاد و ویژگی هایی که به انسان امکان دمیده شدن روح خاص انسان را در وجودش را می بخشد و در مجموع با دمیده شدن روح در انسان و به واسطه "خلقت دیگری" که خداوند به وجود انسان بخشیده، امکان تعقل و اندیشه ورزی و برخوردار بودن از ظرفیت شگرف علم و دانایی و آگاهی از اجزاء آفرینش و جهان هستی و همچنین راهبری و استیلا بر زمین و آسمان ها (طبق آیه13جاثیه) و حتی  بازآفرینی اجزاءآفرینش، از جمله موجوداتی که نسل آنها نابود شده (به عنوان دست ربوبی پروردگار) و برخورداری  از انرژی های حیات بخش برای خود و جزء جزء آفرینش  و در یک جمله، امکان برخوردار شدن از ویژگی ها و ظرفیت ها و توانایی های لازم که انسان را از موجودات دیگر طبق آیه70اسراءبرتر نموده و امکان تبدیل شدن به روح آفرینش و همچنین جانشینی و خلیفه خدا بودن را طبق آیه 31 سوره بقره  به انسان میدهد. جانشینی که نقش آفرینی خداگونه انسان در زمین و هرچه در آن است را برای نسل آدم معنا و مفهوم         می بخشد. زمینی که طبق آیه29 بقره برای انسان و روح انسان آفریده شده است. 

-شاید آماده سازی و طی مراحل  تکاملی بدن انسان،  به ویژه "خلقتی دیگر" که طبق آیه ۱۴ سوره مؤمنون به بدن انسان بخشیده شده، به "نقشه ژنوم" انسان باز می گردد که از ابعاد و ویژگی های بسیار منحصر به فردی برخوردار است. ظرفیت و توانمندی های شگرفی که ابعاد آن علی رغم پیشرفت های چشمگیر علمی بشر، هنوز ناشناخته مانده است.

همچنین یکی از ناشناخته های خاص انسان که به روح آدمی باز می گردد و تاثیرات تعیین کننده موثر و و انرژیک روح انسان در جهان درون خود و جهان پیرامونش میباشد، چه تاثیرات انرژیک منفی  و چه تاثیرات انرژیک مثبت.

-تا جایی که این ارتباط انرژیک روح انسان با جهان درون خود و جهان پیرامونش از یک سو، می تواند (بواسطه ارتباط انرژیک مثبت)به تکامل درون انسان و جهان آفرینش بیانجامد و از سوی دیگر(با ارتباط انرژیک منفی)، به نابودی نسل انسان و حتی جهان آفرینش ختم شود. موضوعی بسیار مهم که با تبدیل شدن انسان به اَبَرانسان اهمیت آن بیشتر قابل درک و لمس خواهد بود

-روح در پیکره و در وجود انسان پس از دمیده شدن آن توسط خداوند طبق روایتی، مانند لایه نازک تمام وجود و پیکری انسان را در بر می گیردو تمام کنش ها و واکنش های بدن و مغز و ذهن و جهان درون و پیکره انسان به اراده روح آدمی صورت میگیرد.

 اما طبق روایتی دیگر، روح علاوه بر آنکه در جسم انسان زنده قرار دارد،(در عین حال) مانند خورشید در آسمان (آسمانِ جهان درون انسان و جهان پیرامونش) نیز مستقر می باشد.

-به بیان دیگر، روح انسان حضوری گسترده تر از بدن انسان در جهان هستی دارد و شاید به همین دلیل است که خداوند طبق آیه ۱۳ سوره جاثیه ، زمین و آسمانها را تحت تسخیر انسان  قرار داده است.

-از این نکته در می یابیم که انسان امروز هنوز آنگونه که باید از قدرت شگرف روح و ویژگی های انرژیک و قدرتمند وجود خود، از جمله ذهن ، جهان مجازی تخیل خود و قلب و مغز و دیگر اجزای وجود خود که تحت فرمان روح انسان می باشد، آن گونه که باید بهره برداری نکرده است 

رویدادی شگرف که در آینده نزدیک بنابر پیش بینی آینده پژوهان به وقوع خواهد پیوست. از جمله بحث شگرف روانجنبانیو اینکه در آینده نه چندان دور، چرخه های حیات آفرینش، مانند گردش روز و شب و  گردش زمین و ستارگان وسیاره گان  تحت اراده انسان و قدرت انرژیک روح و روان و ذهن و مغز انسان قرار خواهند گرفت.

-همان گونه که قبلاً بیان کردید روح انسان در واقع فرمانروایی وجود آدمی است و به همراهفطرت که در قسمت بعد به آن می‌پردازیم و قلب و نفس آدمی و در یک جمله، جهان درون و خود اصلی انسان را تشکیل می دهد. 

-مغز انسان نیز به عنوان مرکز فرماندهی سرزمین وجود آدمی تحت فرمان روح است و در واقع خود اصلی انسان از طریق مغز هر آنچه که اراده میکند را به تمامی اجزاء بدن جهت انجام منتقل می نماید. 

-همچنین روح انسان با در اختیار داشتن فوق مدرن ترین جهان هوشمند مجازی درون آدمی یعنی جهان تخیل و مرکز پر قدرت و موثر قلب و سنسورهای قوی ادراکات و حس های هفتگانه و همچنین قویترین و موثرترین ابزار شگرف در اختیار انسان یعنی اندیشه و عقل و نیز با بهره گیری از ظرفیت مغز و ژنوم انسان، در فراگیری علم و دانایی و ارتقاء سطح هوشمندی خود که نقش تعیین کننده ای در لحظه لحظه حیات انسان ایفا می نماید، می تواند به خلق اثرات علمی و هنری و........... به ویژه تکنولوژی های مدرن و فوق مدرن، از جمله اَبَرهوش مصنوعی بپردازد که نقش تعیین کننده ای در چرخه حیات جهان هستی و حتی گیتی های موازی و چرخه حیات نسل انسان دارد.

-از دیگر داده های دریافتی انسان، افکار و همچنین تولیدات ذهنی و تولیدات خارق العاده جهان مجازی تخیل انسان می باشد که در شکل دهی ویژگی های جهان درون آدمی و بازسازی و تغییر نوع وابستگی ها و رویکردهای روح (که در شکل گیری جهان درون انسان و بدن مثالی مانقش دارد) نقش اصلی را ایفا می‌کند، نقشی که بروندادهای رفتاری و اخلاقی و نوع تمایلات و ارتباطات انسانی و احساسات و......... از جمله آثار آن به شمار می آید.