مفهوم شناسی" زنده بودن "(قسمت اول)

الف- تمام انسان ها حداقل درک را از زنده بودن خود دارند و همچنین حداقل درک زمانی که نبودند و به بیان دیگر مرده بودند و یا زمانی که خواهند مرد. به همین دلیل  زنده بودن و مرگ واضح ترین نشانه ها و آیات الهی است که طبق آیه ۲۸ سوره بقره امکان نفی آن وجود ندارد.

-اولین نشانه زنده بودن انسان در زنده بودن جسم انسان بروز می یابد و این که انسان جسم خود را به عنوان موجودی زنده در اختیار دارد و مرده کسی است که جسمش را از دست داده است.

- مفهوم زنده بودن و مردن به همین جا ختم نمی‌شود و مراتب مختلفی دارد. به بیان دیگر برای عده ای از انسانها مرگ به طور کامل اتفاق می افتد و جسم و بدن مثالی و درون آنها که در عالم پس از مرگ تا قیامت همراهشان است کاملاً از اختیارشان خارج می شود.

 به بیان دیگر، جسم آنها از بین می رود و به شکل دیگری از ذرات خاک تبدیل می شود. همچنین بدن مثالی و نیز درون آنها که به واسطه نوع اعتقادات باطل و اعمال زشت و سوء آنها شکل گرفته، نه تنها در اختیار آنها نیست، بلکه روح آنها را به مراتبی از عذاب که در بدن مثالی شان نمود می یابد، دچار می سازد.

ب- گروهی دیگر از انسان ها پس از مرگ نیز زنده هستند. در حالی که ما به ظاهر آنها را مرده می دانیم و از درک زنده بودنشان عاجزیم. از جمله شهدا که طبق آیه( بقره/ ۱۵۴ و آل عمران/ ۱۶۹ )زنده هستند.

- بنابراین انسان هایی که در طول زندگی خود، زنده زندگی می کنند و درون خود را زنده نگه می دارند پس از مرگ نیز زنده خواهند بود و تنها مرتبه نخست و معمول مرگ یعنی جدا شدن از جسم خاکی برای شان اتفاق می افتد و مراتب دیگر زنده بودن را درک می کنند و پس از مرگ زنده به زندگی ادامه میدهن. که البته قطعا بعدها با مهندسی مجدد برروی بدنِ تبدیل شده به ذرات خاکی، می تواند بدن قابل بازیافت باشدو به بیان دیگر، اگر درون انسانها نیز از اختیار آنها خارج نشده باشد و درون زنده ای داشته باشند، می توانند دوباره به حیات در دنیای خاکی بازگردند تا هنگام قیامت که طبق آیه قرآن همه با دمیده شدن در صور خواهند مرد و مجددا زنده خواهند شد..